ردیابی یارانه بگیران از پایین به بالا
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۷۶۵۳۳
در گزیده ای از گفت و گوی روزنامه ایران با حسین راغفر اقتصاددان، آمده است: پرداخت یارانههای نقدی به بیش از ۶۰ میلیون ایرانی را که از اواخر دهه ۸۰ خورشیدی و در دولت دهم به اجرا درآمد میتوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین اتفاقات تاریخ اقتصاد سیاسی کشور دانست. فرآیندی که ابتدا با حذف تدریجی یارانه متعلق به گروه مواد سوختی، خوراکی، آب و برق و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نظرتان درباره ساز و کار اجرای طرح هدفمندی یارانهها چیست؟
به نظر من رویکردی که دولت برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها در پیش گرفته، درست نیست. با این توضیح که بهجای شناسایی سه دهک بالا که اکنون برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها لحاظ شده است باید افراد ذی حق یعنی چهار یا پنج دهک پایین درآمدی را شناسایی و جایگزین میکردند. با شناسایی دهکهای پایین خود به خود دهکهای بالایی حذف میشوند و دیگر نیازی به پایش این گروه نبود که البته کار بسیار دشواری هم هست.
این شیوه از پایش چه تبعاتی دارد؟
ایراد اصلی اینگونه برنامهها این است که میخواهند شناسایی را از دهکهای بالا آغاز کنند در حالی که هدفمندی یعنی گروههای ذی حق را برای دریافت یارانه شناسایی کنیم.
از سال ۱۳۸۸ که بحث یارانهها آغاز شد، همه گروهها، حتی کسانی که استحقاق دریافت یارانه را نداشتند، مشمول شدند و اشکالات از همین جا پیش آمد. البته در فضای سیاسی حاکم بر آن سال یارانه نوعی امتیاز محسوب میشد که بهکل جامعه تعلق گرفت، اما حالا که میخواهند یارانه گروهی را حذف کنند به سراغ آنهایی رفتهاند که استحقاق دریافت یارانه را ندارند، در حالی که نباید این نکته را از نظر دور داشت که این گروه تنها متعلق به سه دهک بالای جمعیتی نیستند و ممکن است ۵ دهک بالاتر درآمدی هم باشند. در واقع، ۵ دهک بالای درآمدی به معنای ۵ دهک بالای جمعیتی نیستند. این تفاوت فاحش و اشتباه بزرگی است که همه افرادی که درگیر موضوع هدفمندی هستند، مرتکب میشوند. البته این سیستم خطاهای آشکار دیگری هم دارد و زمینههای تخلفهای فراوانی به وسیله اتاقهای بازرگانی را ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، به اسم یک پیرزن روستایی کارتهای بازرگانی صادر و دهها پورشه وارد کردهاند. با استناد این اسناد پیرزن روستایی مشمول دریافت یارانه نمیشود در حالی که وی کاملاً بیاطلاع است و به خانواده خیلی فقیری تعلق دارد، بنابراین شناسایی این گروهها که تعدادشان زیاد نیست یا یک سری افراد که به اسم آنها معاملههایی انجام گرفته است، اقدام سخت و دشواری نیست.
در مرحله کنونی هم دولت مرتکب این خطا شده است؟
بله همه آنهایی که پایش را انجام میدهند، محاسبات خود را روی دهکهای جمعیتی انجام میدهند نه دهکهای درآمدی، به این دلیل که ممکن است مثلاً ۴۰ درصد جمعیت در دو دهک پایین درآمدی متراکم باشند. در حالی که دهک پایین جمعیتی یعنی اینکه ما ۸۰ میلیون جمعیت داریم که در هر دهک ۸میلیون و سیصد هزار نفر قرار میگیرند، در حالی که جمعیت سه دهک درآمدی ممکن است فرضاً ۴۰ میلیون نفر باشد. به هر حال این نکته بسیار مهمی است که باید به تفاوت آن توجه شود.
شیوه درست پایش از نظر شما چگونه است؟
علاوه بر تفکیک گروه درآمدی و گروه جمعیتی که همواره به جای هم استفاده میشوند، باید یک سری شاخص داشته باشیم تا بتوانیم افرادی را که استحقاق ندارند، شناسایی کنیم. یکی از مؤلفههای اصلی، موقعیت سکونت افراد است. مؤلفه دیگر اینکه آیا محل سکونت آنها استیجاری است یا فرد مالک است. این اطلاعات به سهولت از سازمان ثبت اسناد قابل دریافت است اما خوب اطلاعات خیلی دقیقی هم نیست. یکی از مؤلفههای دیگر چرخه مالی افراد است که این را باید از نظام بانکی دریافت کرد.
در این میان یکی از سادهترین روشهای پایش استفاده از کد پستی افراد است که محل و منطقه سکونت را مشخص میکند. به نظر من بررسی کد پستی افراد به تنهایی برای حذف خیلی از افراد که استحقاق دریافت یارانه را ندارند، کافی است. البته این سؤال پیش میآید که مثلاً در یک منطقه بالا ممکن است لکههای جغرافیایی وجود داشته باشد که آن جا خانوادههای فقیر زندگی کنند. مثلاً حلبی آبادهایی در حاشیه مناطق بالا وجود دارد که میشود، افراد ساکن در این مناطق را مستثنی کرد.
چند مؤلفه دیگر را نیز میتوان در نظر گرفت، مثلاً تعداد افراد خانوار و اینکه آیا در خانواده زن سرپرست است یا مرد سرپرست. اینها همه اطلاعات عینی است که فرد متقاضی باید ارائه دهد تا بر اساس این اطلاعات بتوانند خانوادهها را ارزیابی کنند. منتهی متأسفانه این کار را نکردند و گردش مالی افراد را از نظام بانکی سؤال کرده و دیدهاند که یک خانواده متعلق به کمیته امداد ۵۰ میلیون تومان گردش مالی در یک سال داشته است.
علاوه بر ساز و کار اجرایی، انتقاداتی هم به شیوه پرداخت یارانه بهصورت نقدی وجود دارد. نظر شما چیست؟
یکی دیگر از نکات قابل توجه همین موضوع است. در هیچ کجای دنیا نظام یارانهای دائمی نیست. باید با استناد به اطلاعات، بههر فردی که استحقاق دارد به مدت یک سال یارانه تعلق بگیرد. چرا که بعد از یک سال ممکن است وضعیت فرد تغییر کند. باید مشخص شود که وضعیت فرد پس از دریافت یارانه بدتر یا بهتر شده است. در کشور ما هم باید رویه پرداخت یارانه بهصورت ثابت و دائمی تغییر کند. با این شیوه که متقاضیان باید فرم مربوطه را تکمیل کنند. اطلاعات جدید باید مبتنی بر اطلاعات عینی باشد نه ذهنی. مثلاً به جای آنکه از فرد مربوطه میزان درآمد او را بپرسند، بایستی مؤلفههایی را که میتوانند در کیفیت زندگی فرد مؤثر باشد، مورد پرسش قرار بگیرد. در این صورت میتوان انتظار داشت که سال به سال بانک اطلاعاتیمان درباره این خانوار بهبود پیدا کند، در این صورت بعد از چند سال شناخت واقعی تری از خانوارها و دهکها بهدست میآید.
ما اصولاً هیچگاه به بانک اطلاعاتی توجه جدی نکردهایم و دادههایمان همین طور ناقص مانده است. مادامی که اطلاعات نداشته باشیم در مورد این گروههای مختلف نمیتوانیم اقدامی انجام دهیم. از اینرو اصلیترین مسأله تنظیم بانک اطلاعاتی است. در واقع اینطور به نظر میرسد که شناسایی افراد ذی صلاح مسأله نیست، بلکه موضوع اصلی اجرای غلط برنامههاست. ضمن اینکه پرداخت یارانه نقدی هم یک شیوه کاملاً اشتباه است.
تعلل دولتها در اجرای این طرح چه هزینههایی دارد؟
در رابطه با چرایی ایجاد این تأخیر باید به دلایل سیاسی اشاره کرد. در طول این سالها همه دولتها با یارانه سیاسی برخورد کردهاند. گروهی آمده است برای خودشان محبوبیت بخرند و گروه دیگر گفتهاند که آنها چرا محبوبیت خود را از دست بدهند. بنابراین موضوع یارانهها یک مسأله سیاسی است، اما به تأخیر افتادن هدفمندی خود نوعی فرصت سوزی است که باعث شده منابع بسیار بزرگی از بین برود.
حال که اجرای هدفمند یارانهها در دستور کار دولت قرار گرفته، استفاده بهینه از منابع بهدست آمده چگونه باید باشد؟
نخست آنکه به هر نسبت و تعدادی که افراد حذف بشوند به دولت و بودجه عمومی کشور کمک میشود. یکی از مهمترین حوزهها کمک به تولید است، پرداخت یارانه اشتغال و کمک به تحقق اهداف قانون اساسی همچون آموزش و پرورش رایگان یا خدمات سلامت رایگان بهگروههای پایین جمعیتی میتواند از پیامدهای مثبت هدفمندی باشد که در نهایت نابرابریهای فاحشی را که بخصوص در چند سال اخیر حاصل شده است، تعدیل میکند.
گفته شده که ممکن است اجرای هدفمند یارانهها در گامهای بعدی به دهکهای ۶ و ۷ هم برسد. چقدر امکان تحقق دارد؟
در شرایطی که به انتخابات نزدیک میشویم خیلی بعید میدانم این کار را بتوانند انجام دهند.
با توجه به تورم، یارانه دهکهای پایین باید چقدر باشد؟
باید خیلی بیشتر از این مقداری باشد که اکنون هست. ما قبل از افزایش قیمتها محاسبه کرده بودیم برای یک خانوار ۴ نفره رقم پرداخت یارانهها باید به ۷۶۰ هزار تومان میرسید. اکنون بهطور قطع این رقم خیلی بیشتر میشود. فاصله آنچه پرداخت میشود و آن رقمی که باید پرداخت شود، خیلی زیاد است و برای دولت امکان ندارد که بتواند این مقدار را اصلاح بکند. به همین دلیل عملاً یکی از موانع سیاسی هم همین خواهد بود که چطور بخواهد اینها را جبران کند. این مقدار که اکنون به هر نفر پرداخت میشود عملاً مبلغی نیست. اگر اکنون بخواهیم تورم را در محاسباتمان اعمال کنیم این رقم خیلی تغییر میکند و به نظر میرسد با توجه به شرایط فعلی برای یک خانواده ۴ نفره حداقل یک میلیون تومان برآورد شود.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: توسعه اقتصادی یارانه حسن روحانی هدفمندی یارانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۷۶۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قرایی مقدم، جامعه شناس: فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا میکند/ نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید
پایگاه خبری جماران: یک استاد جامعهشناسی با تأکید بر اینکه نسل جوان امروز مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است، گفت: ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمیروند؛ برای اینکه وقتی متولد میشوند در گوش آنها اذان میگوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) میگذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا میآید؟ همین جوانان میآیند. بنابراین، من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بیطهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما میتوانید از طریق برنامههای تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با امانالله قرایی مقدم را در ادامه میخوانید:
تحلیل شما به عنوان استاد جامعه شناسی در خصوص برخورد انتظامی با پدیدههای اجتماعی چیست؟ فرمانده انتظامی کشور در سخنرانیهای مختلف تأکید کرده که موضوع حجاب را فرهنگی و اجتماعی میبینیم، نظر شما در این خصوص چیست؟
هم فرهنگ مال جامعه است و هم جامعه مال فرهنگ است. یعنی همه چیز از فرهنگ است و به فرهنگ بر میگردد؛ اما فرهنگ را جامعه به وجود میآورد. لذا این حرف درست هست ولی منظورشان این است که فرهنگ جزء ارزشهای دینی و اعتقادی است. دین از فرهنگ جدا نیست؛ دین، اعتقادات و باورها اصل فرهنگ است. یعنی ارزشها و هنجارهای فرهنگی همه چیز جامعه است اما همان طوری که در کتاب «انسانشناسی فرهنگی» نوشتهام، این فرهنگ به تناسب زمان و مکان تغییر میکند. یعنی فرهنگ سالم نیست و متحول میشود.
ارزشهای فرهنگی «لایتغیر» نیستند
امروز بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی و حتی اعتقادی ما عوض شده است. البته فکر نکنید که ما ارزشها و باورهای سنتی را نداریم؛ داریم، ولی کمرنگتر شده است. بنابراین اینکه بگوییم ارزشهای فرهنگی «لایتغیر» هستند، درست نیست. برای اینکه جامعه نشان داده تمام فرهنگها نشان دادهاند که بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اعتقادی به تناسب زمان و مکان تغییر کرده است. بنابراین اگر منظورشان این است که تغییر نمیکند یا خط قرمز است و ما از آن نمیگذریم، از نظر علمی درست نیست.
چنانچه در زندگی اجتماعی ما میبینید بسیاری از هنجارها و رفتارها، باورها، آداب و رسوم و سنتهای مردم تغییر پیدا کرده است. به همین دلیل بنده معتقدم که مسأله حجاب تغییر خواهد کرد و ما هم ناچار هستیم که بپذیریم. یعنی با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی که هر لحظه صورت میگیرد، به خصوص در جهان امروز که فضای مجازی، اینترنت، ماهوارهها، دوستان و همسالان، محل زندگی و سایر موارد به شدت تأثیرگذار هستند.
نسل جوان امروز مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است
امروز به قول مارشال مکلوهان جامعهشناس ارتباطات جمعی و هارولد لاسول آمریکایی، دیواری وجود ندارد و دیوارها فروریخته است. بنابراین، بنده معتقدم که نسل جوان امروز به قول دیوید رایزمن، مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است. یعنی امروز دیگر جوانان ما سنتخواه و سنتطلب نیستند و به همه چیز پشت پا زدهاند. به خصوص نسل دهه هشتادیها مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته و خودمختار و خردگرا شده؛ یعنی از عقل، دانش، فهم و درک خودشان پیروی میکنند.
بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود
اگر هرکسی از عقل و دانش خودش پیروی کند و سنتها را کنار بگذارد، باعث هرج و مرج در جامعه نمیشود؟
سؤال شما باید این باشد که ما برای اینکه ارزشها و هنجارهای فرهنگی، ملی و میهنی را انجام بدهیم، چه کار کردهایم؟ مسأله این است که جوان کجا دیده تاریخ باستانی او چیست؟ شما نسل دهه شصتی یا هفتادی هستید و دیگر نسل دهههای 40 و 50 نیستید. آمریکا از طریق فیلم و سریال و کارتون جوانانش را آمریکایی بار میآورد. جوان آمریکایی پرچم آمریکا را بزرگتر میبیند. من 19 خرداد 1380 در روزنامه آفتاب یزد نوشتم که «بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود».
ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم
یعنی نگاه شما این است که مسائل اجتماعی را باید بلندمدت و از دوران کودکی ببینید و معتقدید که با طرحهای کوتاهمدت نمیتوان مسائل اجتماعی را حل کرد؟
15 اردیبهشت 82 در روزنامه جامعه نوشتم که «جوانان با پوشش خود فریاد میزنند». 13 آبان 95 در صفحه اول آفتاب یزد نوشتم که «زنگها برای که به صدا در میآیند؟» ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمیروند؛ برای اینکه وقتی متولد میشوند در گوش آنها اذان میگوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) میگذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا میآید؟ همین جوانان میآیند. بنابراین من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بیطهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما میتوانید از طریق برنامههای تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.
ما باید فرهنگ را به جوانان منتقل میکردیم. اما از خودتان سؤال کنید که رادیو و تلویزیون شما چه کار کرده است؟ جوان باید ببیند و حس کند که ائمه اطهار(ع) در زندگی چه کار کردهاند. شما این را ترویج نکردهاید و حالا میخواهید با اجبار بگویید که حجاب را رعایت کنند. نظر مقام معظم رهبری هم این است که با مماشات و آرامش با این قضیه برخورد کرد؛ رفتارهای سلبی جامعه را ناراحت میکند.
امروز خوشبختانه مقام معظم رهبری کلمه «ایران» را بیشتر به کار میبرند؛ اینها خیلی مهم است. مسأله این است که شما نمیتوانید جلوی فضای مجازی را بگیرید. البته تربیت پدر و مادر و اعتقادات و باورهای دینی نقش بسیار زیادی دارد. من به دانشجویان سر کلاس میگویم مادری که لاک ناخن بزند، معلوم است که دخترش هم میزند.
تقریبا یکی دو سال پس از پیروزی انقلاب بحث حجاب شروع شد و در مقاطع مختلف هم طرحهایی نظیر گشت ارشاد اجرا شده ولی نتیجه آن را در خیابانها میبینیم. به نظر شما این نوع اقدامات نتیجه مطلوبی در پی خواهد داشت؟
در طول زمان انسان به پوشش در آمده و کمکم لباس نشانه شخصیت و مقام شده است. ما باید از طریق رسانهها و رادیو و تلویزیون فرهنگسازی کنیم؛ نه با زور و سرنیزه.
یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد
به نظر میرسد که پس از اعتراضات سال 1401 عدم التزام به مسأله حجاب بیشتر به چشم میخورد. آیا شما این فرضیه را قبول دارید؟
کاملا قبول دارم. چون به قول جامعهشناسان هر عملی عکسالعملی دارد. یعنی وقتی با جامعه برخورد کنید، جامعه به شما جواب میدهد. یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد؛ که نمیدانست حجاب کردستان آن طور است. الآن دختران و زنانی که در شمال شالی میکارند یا جمع میکنند، آن طوری حجاب دارند؟! حجاب این طور نیست که همه جا را با یک چوب برانیم. ما باید بدانیم که حجاب مکانی و زمانی است و هر جایی یک نوع حجاب دارد. زن مازندرانی چادرش را به کمرش میبندد و شالی میکارد یا درو میکند.
باید مماشات کنیم
ما باید مماشات کنیم. جوانان الآن نوعی عناد دارند؛ چون عناد و زور دیدهاند. بنابراین باید با آرامش رفتار کنیم. وقتی با یک زن برخورد تند میشود، کسانی که خاکستری هستند هم میگویند ای وای ناموس مردم را گرفتند.
شما روی تأثیر فضای مجازی، خانواده و دوستان در بروز پدیدههای اجتماعی تأکید داشتید. با توجه به اینکه وضعیت فعلی با تورمهای بالای 40 درصد در کشور همزمان شده است، به نظر شما این وضعیت اقتصادی کشور و به تبع آن خانوادهها، آیا تأثیری در مسائل اجتماعی دارد؟
کاملا؛ اقتصاد زیربنا است. وقتی شما میگویید 35 میلیون آدم زیر خط فقر هستند، چه توقعی دارید؟ با حقوق 10، 12 یا 15 میلیون میشود زندگی کرد؟ چرا به این تورم جهنده نمیرسید؟
فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا میکند
یعنی اگر مسئولین بتوانند وضعیت اقتصادی را سر و سامان بدهند، در حل آسیبهای اجتماعی هم مؤثر است؟
یکی از عوامل است؛ و همه آن نیست. مثلا طلاق در طبقه متوسط بیشتر است و در طبقه بالا به دلیل امکانات رفاهی و طبقه پایین به دلیل ارزشها و هنجارهای سنتی طلاق کمتر از طبقه متوسط است. من از سال 56 تا حالا روی طلاق کار میکنم و دهها بار چاپ شده و حتی سازمان برنامه همان سال برای کارمندان چاپ کرده است. وقتی بیکاری و فقر هست و ازدواجهای نادرست صورت میگیرد، اقتصاد یکی از دلایل اصلی است ولی همه چیز نیست. فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم از طریق فیلم، کارتون و سریال ترویج پیدا میکند.
نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید
فرهنگ در جامعه مؤثر هست، ولی نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید. چنانچه تاریخ کشورهایی مثل چین و روسیه نشان داده که فرهنگ ساخته انسان است. مثلا چرا باید چندین هزار نفر در ایام عید بر اثر سوانح رانندگی جان خودشان را از دست بدهند؟ چون فرهنگ درست نیست. جامعهشناسان میگویند تکنولوژی جامعه را هدایت میکند. شما امروز در خانه خودتان تحت کنترل اینها هستید و نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. ولی باید با بالا بردن ارزشهای فرهنگی و ملی، آن هم نه با زور، از راه غیر مستقیم و با سلوک و رفتار خودمان به تدریج این ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در جامعه رایج کنید.
هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم
ما باید نام بزرگانی مثل ناصرخسرو و دیگر بزرگان هویت ملی را بر خیابانها و ایستگاهها بگذاریم. چنانچه الآن تاجیکستان دارد انجام میدهد، آنها را به صحنه بیاوریم تا جوان ببیند؛ با نصیحت کردن صرف و یا سرنیزه نمیتوانید؛ آب در هاون میکوبید. باید بازگشت به اصالت فرهنگی ایرانی داشته باشیم، هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم و فقط به ایران فکر کنیم. وگرنه میبازیم؛ و باختهایم. چرا این همه فرار مغزها اتفاق میافتد؟ اگر آدم در وطنش بمیرد بهتر از این است که در کشور خارجی نوکری کند.